samedi 1 août 2009


موج سبز آزادی : صبح امروز در حالی که به افکار عمومی، نمایندگان مجلس و حتی مقامات عالی قضایی اعلام شده بود که تنها به اتهامات تعدادی از دستیرشدگان درگیری‌های خیابانی رسیدگی می‌شود، ناگهان چندین چهره سیاسی و مطبوعاتی در سالن اجتماعات دادگستری استان تهران حاضر شدند؛ بهزاد نبوی، محسن میردامادی، محمدعلی ابطحی، محسن امین‌زاده، عبدالله رمضان‌زاده، محمد عطریانفر، محسن صفایی فراهانی و ...به گزارش «موج سبز آزادی» این محاکمه ناگهانی در شرایطی که بین بخش‌های مهم قوه قضائیه منازعاتی در حد بیانیه‌پراکنی علیه یکدیگر در جریان است، نمایندگان مجلس از قصد چنین محاکمه‌ای بی‌خبر بوده‌اند، حتی متهمان امکان مشورت با وکلایشان و اندیشیدن دقیق و به‌دور از شرایط بسته‌ی زندان به اتهاماتشان را نداشته‌اند و وکلای متهمان نیز خبری از برگزاری دادگاه نداشته‌اند، از نمونه‌های نادری است که فقط در قرون وسطای فراموش شده و نیز جمهوری اسلامی بعد از کودتای 22 خرداد یافت می‌شده و می‌شود. جالب اینجاست متن کامل کیفرخواست این فعالان سیاسی که حاوی دهها اتهامات بی‌دلیل و پراکنده‌گویی‌های بی‌ربط به اتهامات و حاوی الفاظ عجیب و غریب غیر حقوقی و ژورنالیستی از قبیل کودتای مخملی و انقلاب نرم و براندازی مدنی و ... است، تنها دقایقی پس از قرائت در دادگاه (یا به عبارت دقیق‌تر: بیدادگاه) در خبرگزاری فارس منتشر شد تا مشخص شود که چه کسی پروژه طراحی کرده و قصد اقدام علیه امنیت ملی از طریق ایراد اتهامات واهی به فرزندان ملت و محبوب‌ترین چهره‌های سیاسی کشور دارد.این متن چنان با سرمقاله‌های کیهان شبیه و به ادبیات ستون نیمه‌ی پنهان نزدیک است که نیاز به هوش سیاسی چندانی نیست تا کسی درک کند که این نه یک دادخواست واقعی، بلکه تنها تکه‌پاره‌هایی از همان اتهاماتی است که سال‌ها و بارها حسین شریعتمداری و حسن شایانفر در روزنامه‌ی کیهان تکرار کرده‌اند و حالا به برکت قدرت برآمده از کودتای سیاسی، امنیتی، نظامی و قضایی اخیر، به عنوان کیفرخواست از نماینده‌ی سعید مرتضوی شنیده می‌شود.بامزه‌گی ماجرا آنجاست که جدا از اعترافات تحت فشار و شکنجه، بخشی از آنچه به نام اعترافات به نقل از فعالان سیاسی نقل شده، مواردی است که آنها شاید در بیرون از زندان و در تحلیل‌های سیاسی هم مطرح می‌کردند و تنها نماینده‌ی دادستان (یا احتمالا کیهانیان، با توجه تجربه‌های قبلی) با انتخاب گزینشی و بریده‌ی آنها، به این اظهارات رنگ و بوی سیاسی داده است و خبرگزاری فارس هم با انتخاب تیترهای بی‌ربط به متن، سعی کرده آنها را یکسری اعترافات مهم جلوه دهد.و بامزه‌تر اینجاست که آنها نیازی نمی‌بینند برای این دادگاه نمایشی، حتی به مراعات ظواهر قانونی هم پایبند باشند. به همین خاطر است که برای محاکمه‌ی ابطحی نیازی به دادگاه ویژه‌ی روحانیت نیست، یا نیازی به قرائت پرونده توسط وکلا نیست، یا با وجود سیاسی بودن اتهامات و تصریح قانون اساسی، هیچ نیازی به حضور هیات منصفه نیست و یا ...حال باید پرسید آیا همان‌طور که قطار اتهامات در کیفرخواست چند ساعته مطرح شد، حاضرند به همین شکل در شرایط آزاد و دادگاه علنی و بدون تحدید و تهدید به متهمان اجازه‌ی دفاع از خود را بدهند؟ آیا خواهند گذاشت آنها فاش کنند که در زندان تحت چه شرایطی قرار داشته‌اند و سخنان مذکور را با چه شیوه‌های از آنها اخذ کرده‌اند؟ببینید کار تا کجا خراب شده که حجت‌لاسلام دعاگو هم که در تمام دوران دولت خاتمی همیشه فریادش علیه اصلاحات و اصلاح‌طلبان بلند بود، این بار از دست جائران امروز به فریاد آمده و می‌گوید: برای وفاداران به نظام دینی، قانون اساسی و خط امام و رهبری انگیزه براندازی می‌تراشند.آنها که امروز این دادگاه نمایشی را برپا کردند، آیا فکر می‌کنند ملت ساکت خواهند نشست تا بهترین‌ها را با بی عدالتی به مسلخ ببرند؟ و آیا تصور می‌کنند مردم این‌قدر بی‌تفاوت شده‌اند که نماینده‌ی بی‌شرم دادستان، موج سبز آزادی‌خواهی ایرانیان را متهم به وابستگی به خارج کند و آنها بنشینند و کاری نکنند؟

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire